Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (818 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
nicht überprüft <adj.> U بررسی نشده
nicht verifiziert <adj.> U بررسی نشده
ungeprüft <adj.> U بررسی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nicht eingeschätzt U درجه بندی نشده [ارزیابی نشده]
nicht abgesagt U فسخ نشده
Unbeirrt <adj.> U منصرف نشده
nicht gewertet U ارزیابی نشده
nicht angemeldet <adj.> U ثبت نشده
nicht verifiziert <adj.> U ارزیابی نشده
nicht ausgegeben <adj.> U منتشر نشده
nicht überprüft <adj.> U بازرسی نشده
ungeprüft <adj.> U آزمایش نشده
nicht verifiziert <adj.> U ممیزی نشده
nicht ausgegeben <adj.> U توزیع نشده
nicht überprüft <adj.> U ممیزی نشده
nicht überprüft <adj.> U تست نشده
ungeprüft <adj.> U ممیزی نشده
ungeprüft <adj.> U تایید نشده
ungeprüft <adj.> U ارزیابی نشده
ungeprüft <adj.> U امتحان نشده
ungeprüft <adj.> U بازرسی نشده
ungeprüft <adj.> U تست نشده
nicht überprüft <adj.> U ارزیابی نشده
nicht überprüft <adj.> U امتحان نشده
nicht verifiziert <adj.> U تایید نشده
ungeprüft <adj.> U کنترل نشده
ungebeugt <adj.> U سرکوب نشده
ungebrochen <adj.> U رام نشده
nicht überprüft <adj.> U کنترل نشده
nicht verifiziert <adj.> U کنترل نشده
nicht überprüft <adj.> U آزمایش نشده
nicht verifiziert <adj.> U آزمایش نشده
ungebrochen <adj.> U سرکوب نشده
ungebrochen <adj.> U نقض نشده
nicht verifiziert <adj.> U تست نشده
nicht verifiziert <adj.> U امتحان نشده
nicht verifiziert <adj.> U بازرسی نشده
nicht überprüft <adj.> U تایید نشده
Durchsicht {f} U بررسی
Äußerung {f} U بررسی
Bemerkung {f} U بررسی
Überlegung {f} U بررسی
Aufsicht {f} U بررسی
Einsichtnahme {f} U بررسی
Feststellung {f} U بررسی
Beaufsichtigung {f} U بررسی
Forschung {f} U بررسی
Studie {f} U بررسی
Verhör {n} U بررسی
Prüfung {f} U بررسی
Untersuchung {f} U بررسی
verschwunden <adj.> U ناپدید شده [پیدا نشده ]
nicht gezündet <adj.> U روشن نشده [به آتش نزده]
nicht angezapft <adj.> U متصل نشده [در وسط مدار]
Einblick {m} U بررسی [موضوعی]
Ausweiskontrolle U بررسی هویت
Demoskopie {f} U بررسی عقیده
genaue Analyse {f} U بررسی دقیق
Demoskopie {f} U بررسی نظر
3D-Analyse {f} U بررسی سه بعدی
erforschen U بررسی کردن
studieren U بررسی کردن
auswerten U بررسی کردن
untersuchen U بررسی کردن
analysieren U بررسی کردن
geprüfte Kopie U نسخه بررسی شده
sich [Dativ] etwas näher ansehen U چیزی را با دقت بررسی کردن
ohne Überprüfung <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
sich [Dativ] etwas [Interessantes] [einmal] ansehen U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
sich [Dativ] etwas [Interessantes] [einmal] anschauen U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
von vornherein <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
a priori <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
Genanalyse {f} U بررسی ژن [پزشکی] [زیست شناسی]
ohne Prüfung <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
sich [Dativ] etwas zu Gemüte führen U چیزی را با دقت بررسی کردن
mutmaßlich <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
Selbstanzeige {f} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Nacherklärung {f} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Dunkelziffer {f} U تعداد برآورد شده از موارد ناشناخته [ثبت نشده]
eine beachtliche Dunkelziffer von Verbrechen U تعداد قابل توجهی از جنایت های کشف نشده
Druckfahne {f} U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
das Ergebnis mit einem Taschenrechner nochmals nachprüfen U حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
Genanalyse {f} U بررسی ژنتیکی [پزشکی] [زیست شناسی]
die Parade abnehmen U رژه را بازدید [بررسی] کردن [ارتش]
abnehmen U پذیرفتن [قبول کردن] [پس از بازرسی و یا بررسی]
durchsuchen U بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
eine Nacherklärung einreichen U تسلیم کردن افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Selbstanzeige erstatten U تسلیم کردن افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Aufgrund der Überprüfung wurden unsere Sicherheitsmaßnahmen umgestaltet. U به علت بررسی روش های امنیتی ما اصلاح شدند.
Steuerrecht {n} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده [قانون] [اصطلاح رسمی]
Eine Untersuchung wurde bereits in die Wege geleitet. U قدم اول برای بررسی پیش از این برداشته شده بود .
Ich werte die Traces morgen früh aus und gebe Ihnen dann ein Feedback. U من گزارش ها را فردا صبح زود بررسی می کنم و سپس به شما خبر می دهم.
Da kommt noch etwas. <idiom> U هنوز تمام نشده است. [هنوز ادامه دارد]
Da kommt noch mehr. <idiom> U هنوز تمام نشده است. [هنوز ادامه دارد]
Das ist noch nicht alles. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
Schalten Sie morgen wieder ein, wenn wir uns ansehen, worauf man bei einem Fahrradcomputer achten muss. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
hinterfragen U موشکافی کردن [بدقت بررسی کردن ]
ansehen U موشکافی کردن [بدقت بررسی کردن ]
untersuchen U موشکافی کردن [بدقت بررسی کردن ]
studieren U موشکافی کردن [بدقت بررسی کردن ]
überprüfen U موشکافی کردن [بدقت بررسی کردن ]
[eingehend] oder [genau] prüfen U موشکافی کردن [بدقت بررسی کردن ]
untersuchen U بازرسی کردن [بازدید کردن] [جستجو کردن] [بررسی کردن]
beschauen U بازرسی کردن [بازدید کردن] [جستجو کردن] [بررسی کردن]
ansehen U بازرسی کردن [بازدید کردن] [جستجو کردن] [بررسی کردن]
inspizieren U بازرسی کردن [بازدید کردن] [جستجو کردن] [بررسی کردن]
Recent search history Forum search
1چطور می توانم واژه ها را تایید confirm بکنم؟
1übernahmeersuchen
0چرا اینجا چیزی نوشته نشده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com